سلام ماني جان . مثل اينكه تو نمي خواي از تاريخ عبرت بگيري ها . برو سرگذشت بعضي ها را بخون و سر به سر من نذار .
با كسب اجازه از نينا و با توجه به حس مسئوليتي كه در خودم مي بينم ( يكي بياد اين هندونه ها را جمع كنه ) وظيفه دارم جواب انتقادات و پيشنهادات و سوالات و بعضا شوخي هات را بدم .
اميدوارم خداوند متعال من را در اين امر مهم ياري فرمايد .(آمين)
تدكر : چون كه من تو رو بيشتر توي وبلاگ نينا ديدم و تو هم يكي از كامنتات را اينجا به من دادي و با توجه به اينكه اخلاقيات نينا را ميدونم اينجا جواب مي دم . البته با اجازه .
بريم سراغ جواب كامنت اولي كه توي وبلاگ نينا به من دادي . اولا كه با اينكه نميدونم بالام جان يعني چي ولي حس خوبي بهم دست داد وقتي بهم گفتي بالام جان . هيچ وقت كسي من را اين همه تحويل نگرفته بود . ثانيا حوش را هم با ه مي نويسند نه با ح .
ببين ماني من وقتي تو رو ديدم بچه بودم . تقريبا يك سالم بود . چطور انتظار داري كه تو رو يادم باشه . واي خدا نصيب كنه چقدر زشت بودي .
اونم به خاطر گريه و زاري كه كردم بابام مجبور شد من را بياره پارك هفتاد و دوتن و من تو رو اونجا توي تونل وحشت ديدم .
ولي باور كن ماني من الان دارم مي فهمم كه تو اون ماني هستي . آخه اون روز اسمت را بهم نگفتي . فقط فاميلت را گفتي .(اغنيا مكه روند و فقرا سوي تو آيند). تازه قبلا يه ماني بود كه واسه شايا كامنت مي ذاشت . اون روز تو به من گفتي كه من واسه شايا كامنت نمي ذارم . واسه همين هم من شك كردم . واي ما چقدر ماني داريم ؟؟؟؟
ماني يادته رفتيم نهار خورديم و تو رو نبرديم . دلت بسوزه . به خاطر همينه از اون موقع همش به من دعوا مي كني . فردا ميام سراغت و مي برم يه فلافل بهت ميدم . گريه نداره كه ...
در مورد كارت هم من از جهان نما استفاده مي كنم . البته الان از تبيان اومدم توي اينترنت . با تبيان و اينترنت رايگانش كه كار كردي . حالا نميدونم آي پي ام چي باشه .
در مورد كامنت دوم هم نظر خاصي ندارم . بحث علمي بوده و چون من سر در نميارم نمي تونم نظر بدم .ولي فكر كنم آي پي هامون يكي بودش ها . شايدم نبود . يادم نيست .راستي به قول خودت آي پي چي هست ؟؟؟؟
و اما بريم سراغ كامنتي كه توي وبلاگم گذاشتي . البته كامنت كه نمي شه اسمش را گذاشت . بايد بگم نامه سرگشاده اي كه واسم گذاشتي .
گفته بودي كه من نمي دونم با كي مشكل پيدا كردي و چي شده ؟
ماني جان اتفاق خاصي نيافتاده . ما يه مدت بود كه احساس كرديم كه واقعا نمي تونيم وبلاگي كه توي پارسي بلاگ باز كرديم را كنترل كنيم . هم مهشيد كنكور داشت و بايد به درسش مي رسيد هم من ترم آخر بودم و پروژه داشتم . در ضمن يه مدت نسبتا طولاني هم تلفن ما قطع بود و به اينترنت دسترسي نداشتم . و متاسفانه مطالبمون اون طور كه بايد و شايد نمي شد . و قيافه اش به همه چيز مي خورد جز طنز . واقعا امكاناتي كه پارسي بلاگ داره قابل مقايسه با پرشين بلاگ نيست . خلاصه اين اواخر هم يه سري اتفاقاتي افتاده كه دوست ندارم اينجا مطرح بشه كه ترديد ما را براي بستن اون وبلاگ به يقين تبديل كرد . در ضمن من احساس مي كنم كه اعضاي ارسي بلاگ به خاطر اينكه هنوز اون طور كه بايد و شايد نتونستن طرفدارهاي خودشون را جذب كنند به خاطر همين هم ترجيح مي دادن به خاطر جذب خواننده يا طرفدار يا كامنت يا هر چي كي ميخواي اسمش را بذاري به كامنتهاي كپي روي مي آوردن . مثل همين مطلب آخري . ما گفتيم اينجا را تعطيل كرديم خانم واسه ما كامنت گذاشته كه وبلاگ قشنگي داريد و موفق باشيد .اين مسئله خيلي من را كفري و عصباني مي كنه . چون هيچ وقت بدون مطالعه مطلب كامنت نذاشتم و بي خودي از كسي تعريف نكردم .
شايد اگه اون سابقه و تجربه و قالب طراحي شده وبلاگ و مطالبي كه توي آرشيو پرشين بلاگ داشتيم نبود هيچ وقت پارسي بلاگ را با پرشين بلاگ عوض نمي كرديم .
البته به قول تو اصل مطالب هست نه هاست وبلاگ .
اونم كه گفتم پرشين از سرمون هم زياده به خاطر همين مسائل بود كه واقعا نمي تونستيم وبلاگ را آپ ديت كنيم . اگه هم به مطلب جديد توي پرشين بلاگ نگاه كني من گفتم كه واقعا شايد ديگه نتونم همين كشكول را هم ادامه بدم .
در مورد اينكه گفته بودم اينجا براي از ما بهترونه . راستش يه لحظه جو گرفتم و يه چيزي گفتم ديگه . ولي ترجيح ميدم كه اين مطلب را اينجا مطرح نكنم . ولي منظور خاصي نداشتم . همون طور كه ميدوني وبلاگ پارسي بلاگ امكانات زيادي داره . از جمله اشتراك افراد . كه ما بعد از اين همه مدت يه نفر هم عضو نداشتم . يا لوگوي دوستان . يا لوگوي خودمون .و يك سري امكانات ديگه . كه به دليل اينكه ما نمي تونستيم از اين امكانات استفاده كنيم احساس كردم كه اينا واسه از ما بهترونه ديگه . و يه سري مسائل ديگه .
منظور من از اينكه گفتم حضور ما اينجا اشتباه بوده را هم فكر كنم برات توضيح دادم . توي اين مدت واقعا به اون چه كه ميخواستم نرسيدم . اين فقط مشكل من بوده . به خاطر مديريت ضعيفي كه داشتم و با اينكه شايد از قبل ميدونستم كه داشتن دو تا وبلاگ خيلي سخته اما روي كمك ديگران حساب ويژه باز كردم كه اين طور نشد .
راستش ماني جان يادمه كه تو بهم اصرار نكردي كه بيام و وبلاگ باز كنم . فقط از امكانات پارسي بلاگ برام توضيح دادي و من به اطلاعاتم اضافه كردي . در ضمن اگر هم تو گفته باشي كه من بيام قصد و نيت سو كه نداشتي و قصدت راهنمايي بوده كه من ازت ممنونم . هيچ گاه هم با كنايه و معنا دار نخواستم حرف بزنم .
اميدوارم تو فهميده باشي كه من چي مي گم . در هر حال ماني جان نميدونم چقدر توجيه شدي . خلاصه اگه بازم احيانا سوالي بود من در خدمتت هستم . بازم از اينكه اينقدر خوب مطالبم را مطالعه مي كني و رك و راست حرفت را مي زني ازت ممنونم .